پنج شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۳ |
مدتی است که جنایات داعش، در رأس اخبار جهانی قرار گرفته است. جنایات فجیعی که به اندازه‌ای وحشتناک است که موی بر بدن انسان سیخ می‌گردد. تصاویری منتشر می‌شود که نشان می‌دهد تروریست‌های شیخ‌الحرمین، ده‌ها و بلکه صدها نفر را دست و پا بسته کنار هم خوابانده‌اند و یک گروهان از حافظان تاج و تخت ملک‌عبدالله آنان را به گلوله می‌بندند و در توضیح چنین تصاویر وحشتناکی نوشته می‌شود این جنایات نه تنها به فتوای بغدادی انجام می‌شود که مفتی‌های نفتی و ابوبکر بغدادی معترض‌اند چرا مراجع شیعه به مقابله با نیروهای نظامی مسلمان که می خواهند در عراق، انقلابی «اسلامی و مردمی» برپا کنند! قیام کرده‌اند.
آری! آن‌گاه که انسان از خدا نترسد تا این حد چشم‌دریده و بی‌حیا می‌گردد. شخصی که با من این جنایات را می‌دید، آن‌چنان حالش به‌هم خورده بود که نمی‌توانست درست سخن بگوید و با لکنت زبان می‌گفت: اینان چه‌گونه انسان‌هایی می‌باشند؟ چرا ابوبکر بغدادی و ملک‌عبدالله پا لب گور، چنین جنایاتی را انجام می‌دهند؟
به ایشان عرض کردم اینان صهیونیست‌های مسلمان‌نما می‌باشند و صهیونیست‌ها؛ چه مسلمان‌نما، چه مسیحی‌نما و چه یهودی‌نما، هیچ دین و آئینی را باور ندارند. همه‌ی اعتقادات‌شان بر پایه‌ی زر و زور و تزویر است. می‌گویند زر را به هر شکل ممکن به دست آور و تا می‌توانی زورمند شو و چون شدی، تا جایی که زیردستانت برده‌ی تو نشدند، آنان را بکش و برای پیش‌برد اهدافت از هیچ تزویری کوتاهی نکن.
هر گاه زور کافی برای برتری نداری با زر و تزویر، خود را به زورمندان بچسبان؛ زیرا دم شیر بودن به‌تر از آن است که سر روباه باشی، با دم شیر می‌توانی اطرافیان شیر را جارو کنی و یاران خودت را به جای آنان بنشانی و اندک‌اندک اندیشه‌ی زورمندان را در قبضه بگیری.
و شما چنین تزویری را از ناحیه‌ی صهیونیست‌های امروز، به آشکار در به‌قبضه درآوردن نخست‌وزیر انگلستان و رئیس‌جمهور فرانسه و آمریکا دیدید.
به جریانات ایمن الظواهری نیز پردازم؛ صهیونیزم جهانی مناسب دید که او را به جای بن‌لادنی بنشاند که به‌خاطر صلح با مسعود در پی نجات افغانستان برآمده بود ولی الظواهری در نخستین سخنرانی‌اش چنین گافی داد: من همان راه بن‌لادن می‌روم که یا شهید شوم یا موفق به اصلاح دین مردم گردم و سه روز پس از چنین سخنانی، خانم کلینتون که از دوران دانشکده به عضویت حزب صهیونیزم جهانی درآمده است با میلیاردها دلار به سراغش آمد و به او گفت: یا بپذیر که آن‌چه را ما برای‌ات دیکته می‌کنیم بر زبان آوری یا از همان راهی برو که بن‌لادن رفت و جزایش را هم ببین. الظواهری گفت آن‌چه را که مولای من بفرمایند همان را خواهم گفت و همان‌ها را انجام می‌دهم و پیمانش با موساد مستحکم شد و تصاویری را که می‌بینید و سخنان مسخره‌ای را که از او می‌شنوید، بازتاب همان پیمان است.
و اما شیخ‌الحرمینی که پا بر لب گور، چنین جنایاتی می‌کند. بارها نوشته‌ام که آل‌سعود بیش از ۱۰۰ سال پیش با انگلستان؛ نماینده‌ی روز صهیونیزم جهانی، پیمان بسته است که وهابی شوند و وهابیت را در همه‌ی جهان اسلام نشر دهند و هر مسلمانی که وهابی نشود، تکفیر کنند و بکشند و هرگز بر خلاف مصلحت کفر و التقاط حرکتی نکنند.
در مقابل صهیونیزم جهانی در دوران هر قدرتی، تولیت حرمین را به آل‌سعود بخشد و خلافت و پادشاهی هر کشور عربی را به خاندان سعود واگذارد و هر کشوری که این خاندان را به پادشاهی نپذیرد، به خاک‌وخون کشد. در این صورت ملک‌عبدالله گرچه پای‌اش لب گور است ولی مجبور است به‌خاطر بقای حکومت آل‌سعود بر جهان عرب، به هر فرمانی که صهیونیزم جهانی می‌دهد، تن دهد و این ربطی به پیری و جوانی او ندارد؛ زیرا صهیونیزم جهانی هر برده‌ای را که بگریزد، به چنگ می‌آورد و یا چون قذافی خاک‌مالی می‌کند یا چون صدام به دار می‌کشد. از همین‌رو است که اینان امروزه موظف می‌باشند با تمام قوا، تروریست‌های مسلمان‌کش را یاری کنند. و لاحول و لاقوه
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عضو شوید
عضویت سریع
آمار
وب سایت:
آمار مطالب
آمار بازدید
